صعود مقتدارنه و دلنشین به جام جهانی فوتبال
هوشمندی جوانان عزیز و برومندمان بدست آمد را به ملت بزرگ و به ویژه ورزشکاران سربلند میهن
صمیمانه تبریک عرض می نماییم.
این اتفاق مبارک یک بار دیگر بر شایستگی های جوانان و ملت سربلند صحه گذاشت و
نوار افتخاآفرینی قهرمانان ورزشی ما را طولانی تر و درخشان تر کرد.
ضمن تقدیر از همه دست اندرکاران و مربیان از خداوند منان برای همگان سلامتی و
عزت و موفقیت تحت عنایات امام عصر (عج)مسئلت داریم .

ترجمه عشق
یکی از امیتازاتی که سریالهای ترکی نسبت به سریالهای ایرانی دارند موسیقی دلنشین و ترانه های زیبای این سریالها می باشد.سریال از بوسه تا عشق هم به دلیل داشتن آهنگهای زیبا و داستانش به دل مخاطبان می نشیند.
Toygar I??kl? – Gecenin hüznü
Gün geçmez yüre?imdeki ac? amans?z
Yaln?zl?k yüzüme vurur geçer zamans?z
Hüznün bile yorgun ahhh
Her damla gözya??mdaki keder umutsuz
Sensizlik geceme akar gider mi sonsuz
Kalbim yine yorgun ahh
Yok elerimde a?k
Sevmek bana yasak
Yine bak ruhum eriyip gidiyor yava? yava?
Bir yanl?zl?k ?ark?s?nda yine uçurum kenar?nda
Ah dudaklar?mdan a?k dü?üyor kor gibi kalbime…
اندوه شب
روز نمی گذرد…
در قلبم دردورنج امان بریده…
تنهایی بی وقفه با گذشت زمان به صورتم سیلی می زند
حتی اندوه من خسته شده است…
هر لحظه اشکهایم نا امیدانه می چکد
بدون تو شبهای من بی انتهاست
حتی قلبم هم خسته شده است…
در دستهایم عشق نیست
عشق برایم ممنوع است
دوباره ببین
روحم آرام آرام جدا می شود
در این شعر تنهایی
باز هم کنار صخره ها
آه…عشق از لبهایم
مثل زغال افروخته به قلبم
فرو می ریزد
شقایق گفت
شقایق گفت :با خنده نه بیمارم، نه تبدارم
اگر سرخم چنان آتش حدیث دیگری دارم
گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی
نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی
یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود
و صحرا در عطش می سوخت تمام غنچه ها تشنه
ومن بی تاب و خشکیده تنم در آتشی می سوخت
ز ره آمد یکی خسته به پایش خار بنشسته
و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود ز آنچه زیر لب می گفت
شنیدم سخت شیدا بود نمی دانم چه بیماری
به جان دلبرش افتاده بود-اما-
طبیبان گفته بودندش اگر یک شاخه گل آرد
ازآن نوعی که من بودم بگیرند ریشه اش را و بسوزانند
شود مرهم برای دلبرش آندم شفا یابد
چنانچه با خودش می گفت بسی کوه و بیابان را
بسی صحرای سوزان را به دنبال گلش بوده
و یک دم هم نیاسوده، که افتاد چشم او ناگه
به روی من..
مــــیـدانــــــی ؟
مــــیـدانــــــی ؟
همه را امـــتــحــــان کــــــــــــــرده ام !
قرص خــــواب و مـسکن
روانـشـنــــاس
خــــنـــده هـای زورکــــی . . .
هـنـدزفـری تـوی گـوش و گــــریــه کـردن
ســــیـگــــــــــــــار و مــشــروبـــــــــــ . . .
دوســتـــــــــــان جـــــدیــد. . .
دل من این حـــــــــرفـهـا حـــالـیـش نـمیشود !
آغــوشـتـــــــ را مـیـخـــــــــــواهـم . . .
بـــــــرگــــــرد
آخرین ها
طبق آخرین تغییرات قرار شد برای امتحان پاتو عملی بچه های 2گروه اول ساعت 8 و بچه های 2گروه بعدی ساعت 10 آماده امتحان دادن باشند.
قبلام گفتم بازم میگم حتما باید با گروه خودتون امتحان بدید پس سر وقت حاضر باشید.
خب این از امتحان پاتو.بچه ها یه موضوع مهم قضیه گروه بندیاس
راسش من هرچی فک کردم دیدم اگه همه گروهارو زودتر ببندید بعد یه روز که امتحان داریم به توافق,همه جمع شیم تکلیف گروهارو مشخص کنیم خیلی بهتر از این باشه که برنامه گروها باز بیفته اول ترم بعد و باز همون جریانا یهو پیش بیاد و چنتا کلاسا کنسل شه.
اگرم نخواستید میتونید تا جایی که میتونید اعضاتونو بچینید بدید به من,منم اسم کسایی که تو گروهی نیستند رو با قرعه کشی تو گروهایی که کامل نیستند وارد میکنم و دیگه لازمم نباشه یه روز همه جمع بشیم.
خلاصه تا ترم بعد نیومده باید تکلیف گروها مشخص بشه.
عشق من

قلبم تقدیم به تو . . . عشق من
پدری
پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت اینجا را مرتب کنید تا من برگردم.
خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند. یکی از بچهها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید... یکی از بچهها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند... یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد، مرتب کنیم... اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همهجا را...
هی نگاه میکرد سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که آقاش همین جاست! توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم...آن بچه شرور همه جا را هی میریخت به هم، هی میدید این خوشحال است، ناراحت نمیشود.وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد
ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد...
زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش...
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش.
نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن
خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید...
فصل امتحانات
روزها می خورید توجه کنید.
امتحانی خود را پخش کرده اند و منتظر هستند تا دانش آموزان درس خود را خوانده و برای امتحانات
آماده شوند.در این روزها تغذیه درست در رتبه بعدی درست درس خواندن قرار گرفته است به همین
علت باید از بهترین خوراکی هایی که می توانند شما را آماده گرفتن 20 در همه امتحان ها کند
استفاده کنید. در ادامه این خوراکی ها را برای شما آماده کرده ایم:
** شیر اولین خوراکی است که باید استفاده کنید. وجود میزان زیادی کلسیم در این ماده می تواند
به شما کمک کند تا حافظه ای قدرتمند و دقیق داشته باشید. روزانه 3 لیوان شیر به همه افرادی که
قصد درس خواندن دارند توصیه می شود.
** ماهی و میگو در تمامی تحقیقات دارای ارزشی تثبیت شده اند که پس باید همیشه آن ها را
مصرف کنید. پزشکان این مواد را به علت امگا 3 بسیاری که دارند توصیه می کنند همچنین بهتر
است این خوراکی ها را هنگام ظهر مصرف کنید.
** جوانه گندم را از خاطر نبرید چرا که میزان زیادی ویتامین E در آن وجود دارد که می تواند به حافظه
شما کمک بسیاری کند. همچنین از دیگر مواد معدنی این خوراکی می توانیم به روی، آهن اشاره
کنیم. بهتر است جوانه گندم را در کنار سالاد های مختلف استفاده کنید.
** در فصل امتحانات باید از تنقلات نیز به اندازه مناسب استفاده کنید. گردو، بادام زمینی و خرما
بهترین موادی هستند که می توانید در این روزها از آن بهره ببرید. روی و امگا3 از جمله مواد اصلی
تشکیل دهنده این تنقلات هستند که برای حافظه بسیار موثر می باشند.
** از میان سبزی هایی که باید در روزهای امتحان استفاده کنید می توان به کرفس، اسفناج، برگ
نعنا و میوه های مختلف اشاره کرد. این سبزی های اگر به صورت هفته ای مصرف شوند می توانند به
شما در داشتن یک دوره امتحانی بسیار عالی کمک کنند.
** در آخر جگر را از یاد نبرید چرا که می زان زیادی فسفر، ویتامین های A و B اشاره کرد که باید به
صورت خوراک و در کنار سبزی های دیگر مصرف شود. همچنین در کنار جگر می توانید از ویتامین C
نیزبهره ببرید تا فواید جگر دو برابر شود.
جالب ها

در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتیها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.
این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده میشود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در «مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوششها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.
در حدود ساعت 5/10 شامگاه 29 ژانویه 1948 هواپیمای بزرگ چهار موتوره بریتانیا موسوم به «استار تایگر» هنگامی که با 26 مسافر و خدمه بر فراز « مثلث برمودا» پرواز می کرد، ناگهان به طرز اسرارامیزی ناپدید شد و دیگر هیچ خبری از آن به دست نیامد.
چند دقیقه قبل، تنها یک پیام رادیویی از خلبان هواپیما دریافت شده بود که اعلام کرده بود «هوا خوب است و هیچ مانعی وجود ندارد».
با این حال، هواپیمای « استار تایگر» ناپدید گردید و معلوم نشد چه بلایی بر سر آن آمد.
در ساعت 45/7 دقیقه بامداد روز 17 ژانویه 1949 کاپیتان با هواپیمای خود از فرودگاهی در جزیره «برمودا» به هوا برخاست تا به «کینگستون» واقع در«جامائیکا» برود، ولی این هواپیما نیز هنگام عبور از فراز «مثلث برمودا» به سرنوشت هواپیمای قبلی دچار گردید.
کاپیتان 40 دقیقه پس از پرواز، طی یک تماس رادیویی، وضع هوا را عالی توصیف کرد و با اطمینان گفت که به موقع به « جامائیکا» خواهد رسید.
ولی این آخرین پیامی بود که از خلبان هواپیما دریافت شد و پس از آن، فقط سکوتی اسرار آمیز بر قرار گردید.
برای یافتن این هواپیما، قطعات شکسته آن، و یا حتی آثار روغن و بنزین بر سطح آب که میتوانست سرنخی به دست دهد، جستجوی گستردهای به عمل آمد، لیکن این جستجو کاملا بی فایده بود.
پیش از ناپدید شدن این دو هواپیما، حادثه شگفت انگیزی در مثلث برمودا رخ داده بود که توجه همگان را به خود جلب کرد و در حقیقت وجه تسمیه «مثلث برمودا» از آنجا ناشی شد.
در روز 5 دسامبر 1945 پنج بمب افکن از نوع «اونجر» به منظور انجام یک پرواز تمرینی که پرواز شماره 19 نامیده میشد، از پایگاه نظامی «فورت لودردیل» واقع در «فلوریدا» به هوا برخاستند. طبق برنامه، آنها میبایستی یک مسیر مثلث شکل را طی کنند و دوباره به پایگاه بازگردند.
قبلا چندین بار چنین تمرینی را انجام داده بودند، از این رو این ماموریت بر ایشان دشوار نبود. از سوی دیگر، خلبانان و خدمه این پنج بمب افکن را افرادی با تجربه و ماهر تشکیل می دادند. و همه هواپیماها مجهز به بهترین دستگاه بی سیم و تجهیزات هوانوردی بودند.
در ساعت 10/2 دقیقه آن روز، هر پنج بمب افکن به هوا برخاستند و با آرایشی زیبا و سرعتی در حدود 200 مایل در ساعت به سوی خاور به پرواز در آمدند.
در ساعت 45/3 دقیقه، حادثه وحشتناکی رخ داد. ستوان «تایلو» فرمانده این اسکادران طی تماس رادیویی با برج مراقبت فریاد زد:
-برج مراقبت... وضع اضطراری پیش آمده... انگار ما از مسیر خود منحرف شده ایم... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم... تکرار میکنم ... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم.
مسئول برج مراقبت پرسید:
-حالا در چه موقعیتی هستید؟
-موقعیت خود را به درستی نمیدانیم ... اصلا نمیدانیم کجا هستیم. به نظر میرسد راه را گم کردهایم.
مسئول برج مراقبت از این سخن بر خود لرزید. چگونه ممکن بود پنج هواپیما، با سرنشینان پر تجربه خود، در شرایطی که هوا کاملا مساعد بود راه خود را گم کنند.
برج مراقبت گفت:
-طاقت داشته باشید. به سوی غرب پرواز کنید.
ستوان « تایلور» پاسخ داد:
-ما اصلا نمی دانیم غرب کجاست... همه دستگاهها از کار افتاده... همه چیز شگفت انگیز است. هیچ جهتی را نمیتوانیم تشخیص دهیم.
حتی اقیانوس شکل دیگری به خود گرفته است...
چند لحظه بعد، دوباره صدای ستوان« تایلور» به گوش رسید که دیوانه وار فریاد زد:
-ما وارد آبهای سفید میشویم... خطر همچون دشنهای به سوی ما میآید... کمک... کمک ...
و این آخرین پیام ستوان « تایلور» بود و صدای او برای همیشه خاموش شد.
مسئولان فرودگاه، وضع اضطراری اعلام کردند و یک هواپیمای «مارتین مرینر» با 13 سرنشین و مجهز به کلیه وسایل نجات از زمین برخاست تا به جستجوی پنج هواپیمای بمب افکن بپردازد، ولی شگفت اینکه این هواپیما نیز به همان سرنوشت پنج بمب افکن دچار گردید و برای همیشه ناپدید شد.
در ساعت 4/7 دقیقه بعد از ظهر آن روز، برج مراقبت نیروی دریایی در «اوپالوکا» پیام ضعیفی دریافت کرد که مربوط به یکی از هواپیماهای پرواز شماره 19 بود. عجیب آن بود که به موجب پیش بینی، موجودی بنزین آخرین هواپیما میبایستی تقریبا دو ساعت پیش تمام شده باشد، در حالی که هنوز در آسمان بود.
سپیده دم روز بعد، 242 فروند هواپیما و 18 فروند کشتی به جستجوی هواپیماهای گمشده پرداختند، ولی اثری از آنها نیافتند. انگار این هواپیماها، قطره ای شده و به درون اقیانوس فرو رفته بودند.
هرگاه فرض کنیم که این پنج هواپیمای بمب افکن، در آسمان با یکدیگر تصادف کرده اند، میبایستی قطعات شکسته هواپیما و یا آثار و علائمی از این تصادف پیدا میشد و از سوی دیگر هنگامیکه ستوان«تایلور» وضع اضطراری اعلام کرد، برخی از خدمه هواپیما میتوانستند به وسیله چتر نجات، خود را از مهلکه رهایی بخشند، یا پس از سقوط در آب از وسایل ایمنی نظیر تشکهای بادی و جلیقههای نجات استفاده کنند، در حالی که معلوم نیست چرا هیچ یک از این اقدامات صورت نگرفت. هواپیمای «مارتین مرینر» که به کمک این پنج هواپیما شتافته بود، به گونهای ساخته شده بود که میتوانست روی آب بنشیند، در حالی که این هواپیما نیز بی آنکه با برج مراقبت تماس بگیرد، به طرز اسرارآمیزی ناپدید شد.
واقعیت حادثه تا به امروز کشف نشده و این ماجرا همچنان در شمار یکی از اسرار حل نشده عالم، باقی مانده است. پس از این رویداد، تعداد زیادی هواپیما و کشتی همراه با سرنشینان آنها در منطقه مثلث برمودا ناپدید شده اند که تا کنون اثری از آنها به دست نیامده است و این حوادث موجب شده که دانشمندان نظریات گوناگون در رابطه با «مثلث برمودا» ارائه دهند.
پاره ای از این دانشمندان بر این اعتقادند که از مثلث برمودا، دریچهای به دنیای دیگر گشوده میشود و این کشتیها و هواپیماها از آن دریچه به بعد دیگری که برای ما ناشناخته است منتقل میشوند.
و گروهی دیگر گناه این حوادث را به گردن موجودات فضایی میاندازند و میگویند که ساکنان کرات دیگر، کشتیها و هواپیماها را با سرنشینانش برای تحقیق به کرات خود میبرند.
برخی دیگر نیز با توجه به فرضیه فرو رفتن قاره افسانهای آتلانتیس به زیر آب، بر این باورند که در اعماق آبهای مثلث برمودا، بلور عظیمی وجود دارد که اشعهای قویتر از لیزر از آن ساطع میشود و این اشعه کشتیها و هواپیماها را ذوب میکند. در نقشههای قدیمی قارهای به نام « آتلانتیس» به چشم میخورد که امروزه اثری از این خشکی وجود ندارد و دانشمندان حدس میزنند بر اثر وقوع فاجعهای که ماهیت آن هنوز بر بشر معلوم نیست، در منطقه «مثلث برمودا» به اعماق اقیانوس فرورفته باشد.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمیشود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمییابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه میدارد.
آیا این مثلث دوباره قربانیان دیگری میگیرد؟
آیا بشر موفق به کشف راز آن خواهد شد؟
و بسیاری آیاها و پرسشهای بی جواب دیگر که مسلما در ذهن شما هم وجود دارد.